دیدار

عمری گذشت و عشق تو از یاد من نرفت
دل ، همزبانی از غم تو خوب تر نداشت
این درد جانگداز زمن روی برنتافت
وین رنج دلنواز زمن دست برنداشت

تنها و نامراد در این سال های سخت
من بودم و نوای دل بینوای من
دردا که بعد از آن همه امید و اشتیاق
دیر آشنا دل تو ، نشد آشنای من

از یاد تو کجا بگریزم که بی گمان
تا وقت مرگ دست ندارد ز دامنم
با چشم دل به چهره خود می کنم نگاه
کاین صورت مجسم رنج است یا منم ؟

امروز این تویی که به یاد گذشته ها
در چشم رنجدیده من می کنی نگاه
چشم گناهکار تو گوید که ” آن زمان
نشناختم صفای تورا “ – آه ازین گناه !

امروز این منم که پریشان و دردمند
می سوزم و ز عهد کهن یاد می کنم
فرسوده شانه های پر از داغ و درد را
نالان ز بار عشق تو آزاد می کنم .

گاهی بخوان ز دفتر شعرم ترانه ای
بنگر که غم به وادی مرگم کشانده است .
تنها مرا به ” تشنه طوفان “ من مبین
ای بس حدیث تلخ که ناگفته مانده است .

گفتم : ز سرنوشت بیندیش و آسمان
گفتی : ” غمین مباش که آن کور و این کر است “ !
دیدی که آسمان کر و سرنوشت کور
صدها هزار مرتبه از ما قوی تر است ؟

فریدون مشیری

شیطان در فریب زنان...

روزی شیطان نزد رسول اکرم ( ص) آمد و حضرت از او چند سوال نمود و او هم جواب داد . پیامبر (ص) فرمود : رفیقان تو کیستند ؟ شیطان گفت : دروغگویان ، غمّازان و زنان . پیامبر ( ع ) فرمود : دام تو چیست ؟ گفت : زنان . به وسیله اینان مردان را از راه مستقیم بیرون می برم و خود زنان را با مکر و حیله و دلسوزی به کارهای ناشایست وادار می کنم و به این وسیله، جهنّمی می نمایم .

حضرت فرمود : چه تعداد از زنان فرمانبردار تو هستند و از تو پیروی می کنند . عرض کرد : ای رسول خدا ( ص ) ! آن اندازه زیادند که قابل شمارش نیستند . ممکن است از هزاران زن فقط یکی از من اطاعت نکند و بقیه گوش به فرمان منند و مایه دلگرمی و امید من هستند . حضرت پرسید : تا کنون بر چند زن غلبه نکرده ای و نتوانسته ای بر آنان در فریبت موفّق شوی ؟

گفت : ای رسول خدا ( ص ) ! تا کنون بر چهار زن دست نیافتم و آنان نمونه بوده اند .

نخست آسیه ، زن فرعون . او در خانه فرعونی بود که ادّعای خدایی می کرد و یک لحظه به خدای خود کافر نشد و فرعون را به خدایی نپذیرفت و مطیع پیغمبر خود یعنی حضرت موسی ( ع ) بود و در پایان نیز بدست فرعون به شهادت رسید .

دوم مریم ، مادر حضرت عیسی ( ع ) که از روز اول در بیت المقدّس بود و از اول تا آخر عمرش در عبادت بسر برد و دست نامحرمی به او نرسید . خداوند از لطف و عنایت خود بدون شوهر ، حضرت عیسی ( ع ) را به او عنایت فرمود .

سوم خدیجه ؛ همسر و حرم تو . آن زنی که همه ی دارایی خود را به تو سپرد و همه را وقف اسلام و هدف شما کرد و در لحظات دشوار از اسلام و مکتب تو پشتیبانی نمود .

چهارم ، که از همه آنان بهتر و گرامی تر است ، دخترت فاطمه (س) می باشد . در همه دنیا زنی به خوبی و شایستگی ، ایمان ، علم و اخلاق او نیامده است .

 

گفتگوی حضرت یحیی (ع) و شیطان

حضرت امام رضا ( ع ) از اجداد خود نقل می نمود که : شیطان از زمان حضرت آدم ( ع ) تا هنگامی که حضرت عیسی ( ع ) به پیغمبری رسید ، نزد پیامبران رفت و آمد داشت و با آنان سخن می گفت یا سوال هایی مطرح می کرد . با حضرت یحیی ( ع ) بیشتر از سایر پیامبران رفت و آمد داشت . روزی حضرت یحیی ( ع ) به شیطان فرمود : ای ابومرّه ! ( ابومرّه لقب شیطان است ) مرا به تو حاجتی است . شیطان گفت : قدر تو از آن بزرگتر است که بتوانم حاجت تو را رد کنم . آنچه می خواهی بپرس تا پاسخ گویم . حضرت فرمود : می خواهم دامهای خود را که با آنها بنی آدم را گرفتار می کنی به من نشان دهی ! آن ملعون پذیرفت و روز دیگر برای این منظور به حضرت وعده داد .

در وقت صبح بعد ، حضرت در خانه را باز گذاشت و منتظر او نشست . ناگهان دید که صورتی در برابرش ظاهر شد و رویش مثل میمون ، بدنش مانند خوک ، طول چشمهایش در طول رویش و دهانش در طول رویش است و دندانهایش یک پارچه استخوان بود . چانه و ریش نداشت و دو سوراخ بینی او به طرف بالا بود . آب از چشمش می ریخت و چهار دست داشت که دو دست در سینه و دو دست دیگرش در دوش او بود . پشت پاهایش در جلو و انگشتان پایش در عقب بود ! حضرت دید که آن ملعون قبایی پوشیده و کمربندی روی آن بسته و بر آن کمربند رشته و نخ هایی رنگارنگ آویخته که بعضی سرخ و بعضی سبز و به هر رنگی رشته ای در آن میان دیده می شد و نیز زنگ بزرگی در دست و کلاه خودی بر سر نهاده و بر آن قلابی را آویزان کرده بود !

به محض اینکه حضرت یحیی ( ع ) او را در این شکل دید ، از او پرسید : این کمربند چیست که در میان داری ؟? گفت : این علامت انس گیری و محبوبیّت است که من پیدا کرده ام و برای مردم زینت داده ام .

حضرت فرمود : این رشته های رنگارنگ چیست ؟ گفت : اینان گروههای زنان هستند که مردم را با رنگ های مختلف و رنگ آمیزی های خود می ربایند !

حضرت فرمود : این زنگ که در دست داری چیست ؟ گفت : این مجموعه ای است که همه ی لذّتها در آن جمع شده است . وقتی که جمعی به شراب خوردن پرداخته و لذّتی نبرند ، این زنگ را به حرکت در می آورم تا مشغول خوانندگی و ساز شوند . هنگامی که صدای ان را شنیدند ، از طرب و شوق از راه به در می روند .

حضرت فرمود : چه چیزهایی بیشتر موجب کامیابی تو می گردد ؟ او گفت : زنان . آنان تله هایم هستند . وقتی نفرینها و لعنت های صالحان بر من جمع می شود ، نزد زنان می روم و از آنان سرخوش می شوم !

حضرت فرمود : این کلاه خود برای چیست ؟ او گفت : با این کلاه خود ، از نفرین های صالحان خود را حفظ میکنم .

حضرت فرمود : این قلاب که بر کلاهت آویزان است ، برای چیست ؟ گفت : با این ، دلهای صالحان را می گردانم و به سوی خود می کشم .

سپس حضرت فرمود : آیا تاکنون بر من دست یافته ای ؟ او گفت : خیر ، ولی در تو یک خصلت است که مرا خرسند می کند ! حضرا یحیی ( ع ) فرمود : آن چیست ؟ شیطان گفت : هنگام افطار ، کمی غذا بیشتر می خوری و این موجب سنگینی تو می شود و دیرتر به عبادت برمی خیزی .

حضرت فرمود : من با خدا عهد کردم که هرگز از غذا سیر نشوم تا خدا را ملاقات کنم . شیطان هم گفت : من نیز عهد کردم که دیگر هیچ مسلمانی را نصیحت نکنم تا خدا را ملاقات کنم . سپس بیرون رفت و دیگر به خدمت آن حضرت نرسید .

 

آثار شگفت انگیز دعا برای فرج

یکی از عالی ترین کتاب هایی که برکات و آثار دعا برای تعجیل فرج و تکالیف شیعیان و محبان امام عصر(ع) را در عصر غیب آن بزرگوار در مجموعه ای ارزنده و بی نظیر گرد آورده است، کتاب شریف مکیال المکارم فی الفوائد الدعاء للقائم (ع) است.
این کتاب به امر مبارک امام زمان (ع) تالیف شده و حتی نام آن نیز به انتخاب خود آن حضرت است.
در جلد اول این کتاب مولف محترم با استفاده از آیات و روایات، برای دعا جهت تعجیل فرج امام زمان(ع) 102 فایده و اثر برشمرده که به برخی از آنها اشاره میشود: ـ باعث آمرزش گناهان و تبدیل سیئات به حسنات است.
ـ تعظیم و اجابت دعوت خداوند متعال و رسول الله (ص) است.
ـ در حکم یاری خداوند متعال است.
ـ باعث زیاد شدن نور ولایت امام زمان (ع) در دل است.
ـ ایمنی از عذاب و عقوبت آخرت را موجب می شود.
ـ ثواب خون خواهی حضرت سید الشهدا (ع) را دارد.
ـ موجب خراش بر چهره ابلیس پلید است.
ـ مایه ی طول عمر می شود.
ـ ثواب شهادت در رکاب حضرت پیامبر(ص) و زیر پرچم حضرت مهدی (ع) را دارد.
ـ دعا کننده را به ثواب طلب علم نائل می کند.
ـ فرشتگان در مجلسی که برای تعجیل فرج دعا شود حاضر می شوند.
ـ غم های دعا کننده را در دنیا و آخرت از بین می برد.
و....