اظهار شوق

روی تـو کس ندید و هزارت رقیب هست

در پـرده‌ای هنـوز و صـدت عندلیـب هسـت

 

مُـردیـم از فـراق تـو ای عیـسـیِ زمـان

آیا زخـوانِ وصـل تو ما را نصیب هست؟

 

هرجا روم از توکه ـ دور از تو کس مباد ـ

لیکــن امیـدِ وصل تو ام عنقریب هسـت

 

دوری زخدمت تو زنقصانِ شوق ماست

دردا که درد نیست و گرنه طبیب ‌هست

 

اظهار شوق‌ این‌ همه‌ از «فیض» هرزه ‌نیست

هم قصة غریب و حدیث عجیب هست

 

ملامحسن فیض کاشانی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد